وقتی ستوان دوم شد آموزش خلبانی را در ایران و آمریکا گذراند و سپس به ایران بازگشت و به پایگاه هوایی دزفول منتقل شد. با پایان یافتن جنگ در مسئولیتهای مختلفی انجام وظیفه کرد و حتی در مقطعی جانشین فرماندهی کل ارتش شد. امیرسرتیپ خلبان حبیب بقایی خلبانی یکی از 140هواپیمای حاضر در عملیات بزرگ کمان 99 را برعهده داشته است.
- جنگ تحمیلی چگونه آغاز شد؟
عملاً در کردستان فتنهها شروع شد، قبل از شروع جنگ در 31شهریور 59 جنگ علیه ایران آغاز شده بود. در آن روزگار نیروی هوایی مخصوصاً پایگاه تبریز دو پرواز رفت و برگشت داشت که مسیرش مرزهای کشور بود. روی مریوان حرکت میکردیم و به سمت مهران و سمت غرب و سپس به پایگاه دزفول جهت سوختگیری میرفتیم. در تمام مسیر حرکت همواره نیم نگاهی به سمت غرب کشور داشتیم و استقرار کامل تجهیزات دشمن را مشاهده میکردیم و گزارش یک حمله قریب الوقوع را میدادیم اما زمان بنی صدر بود و گوش شنوایی وجود نداشت. 31شهریور ماه حدود ساعت 13:20 در پایگاه هوایی تبریز با یکی از دوستان (آقای سعیدی) سر مسئله حمله عراق به ایران صحبت میکردیم و میگفتیم این آرایش نیروهای نظامی عراق در سرتاسر مرزها مخصوصاً قصر شیرین به پایین نشاندهنده یک عملیات است.از ارتفاع 25 هزار پایی که نگاه میکردیم کاملا مشخص بود که عراق آماده جنگ شده است. آن روز ظهر همین که حرفهای ما تمام شد 2فروند هواپیمای عراقی پایگاه تبریز را مورد حمله قرار دادند. آن موقع هلیکوپترهای عراقی گشت به پایگاه تبریز میآمدند و یکی از این هلیکوپترها پس از برگشتن یک دور کامل پایگاه هوایی را زد و کامل فیلمبرداری کرد که ما در برج گفتیم بنشیند اما گوش نکردند و رفتند. اوایل این مسائل زیاد پیگیری نمیشد. روز اول جنگ اینگونه که بیان کردم شروع شد و خواست خدا این بود که در این حمله کوچکترین خسارت مالی و جانی به پایگاه وارد نشود. بلافاصله آماده شدیم برای عملیات و پایگاه تبریز 40 فروند هواپیما را در اول مهر به پایگاه موصل گسیل کرد.
من به یاد دارم به همراه آقای صادقی که یکی از دوستان من هستند دسته 18 بودیم. وقتی ما به پایگاه موصل رسیدیم کامل در آتش میسوخت و بعداً تا چند ماه این پایگاه غیرعملیاتی شد. اگر این حمله همه جانبهتر بود و تقسیم درستتری صورت میگرفت و به سمت تمام پایگاههای دشمن حمله میکردیم شاید سرنوشت جنگ طور دیگری رقم میخورد. خلبانانی که از پایگاه تبریز مامور میشدند به منطقه جنوب یعنی مسیر فکه- عین الخشک- مسیر سوسنگرد طلائیه، تمام این مسیرها را بچههای خلبان بهشدت مورد تهاجم قرار میدادند و خطوط مواصلاتی و توپ و تانکهای دشمن را مورد هدف قرار میدادند. بنده یکی از خلبانانی بودم که در عملیات 140فروندی که در جواب حملات عراق صورت میگرفت حضور داشتم. البته 40فروند از این هواپیماها همان 40فروند هواپیمای پایگاه تبریز بود. روز اول جنگ با تمام توان و قدرت نیروی هوایی به لحاظ شرایط خاصی که داشت وارد عمل شد. 140 فروند هواپیما خیلی ضربه روحی بزرگی بود تا حدی که دشمنان شوکه شدند و اصلا انتظار چنین ضربهای را نداشتند و پیشنهاد آتش بس دادند ولی بهعلت اینکه مناطقی را تحت اشغال داشتند امکانپذیر نبود.
- ابتدای جنگ وضعیت نیروهای ارتش چگونه بود؟
در آغاز جنگ وضعیت نیروی هوایی بهمراتب بهتر بود اما بعد که نیروی مردمی آمدند نیروی زمینی استقرار کامل یافت و عملیاتهای مختلفی انجام دادند. نخستین عملیات در جنوب خرمشهر انجام گرفت. نیروی زمینی دشمن از لحاظ تجهیزات بسیار مجهزتر از ما بود اما نیروی هوایی ما با تجهیزاتی که داشت مثلا همین هواپیماهای اف- 14 وضعیت بهتری داشت. فاز بعد حضور مردم در جبههها بود که بلافاصله نیروهای مردمی شکل گرفت و سپس برادران سپاه آمدند و سازماندهی شدند تا اینکه بعد از یک سال که بنا شد خرمشهر آزاد شود و عملیاتهای بعدی که باعث برتری کامل نیروهای مسلح کشور شد و باعث افت بعثیها شد. اینکه دنیا به فکر حمایت از عراق بود اما حمایتی که جنگ متوازن بشود و یکطرفه تمام نشود.انواع و اقسام میراژهای ساخت فرانسه با آخرین نوع موشکهای لیزری که با دقت عمل بالا عمل میکردند.
- بازتاب حضور رزمندگان در جبههها به چه صورت بود؟
آن روز همه فکر میکردند که جنگ تمام میشود و صدام خوزستان را میگیرد و همه اینها خیال باطلی بود و دنیا هم از این قضیه شوکه شدند و شروع کردند به حمایت همه جانبه از عراق. انواع و اقسام موشکها و تجهیزات دفاعی، دریایی به عراق روانه شد. نیروی هوایی را در زمینه دفاع باید پیشگام دانست. جهادخودکفایی نیروهای مسلح به صحنه آمد. این امری طبیعی است که فشار باعث میشود انسانها به فکر کارهای جدید و خودکفایی و برآوردن نیازها بیفتند. اگر ما میخواستیم با رویه گذشته عمل کنیم سالهای سال دست ما جلوی بلوک شرق و غرب دراز بود اما امروز بهترین تجهیزات موشکی با تکیه بر توانمندی داخلی و دانش علمی کشور ساخته میشود. امروز ما هم به موشک مجهز هستیم و هم به هواپیما، اگر این اقدامات در طول 3دهه با دقت بیشتر و حمایت محکمتر میبود مسلما وسایل و تجهیزات نیروهای مسلح به حد کامل و جامع میرسد و خودکفایی کشور در ابعاد مختلف یک امر عادی است.
- وجه تمایز جنگ ما با سایر جنگها چه بود؟
ایمان و اعتقاد و کوشش و تلاش باید جزء جوهره اصلی وجود انسان باشد تا این مسئله را درک کند اما ایمان نقش خیلی اساسی دارد. وقتی یک خلبان با ایمان و عشق به سیدالشهداء(ع) پشت هواپیما مینشیند انرژی ای میگیرد که وصف ناشدنی است. آتش برای او زیبا میشود. پست و مقام برای خلبانان زمان جنگ مهم نبود، من شاهد و ناظر آدمهایی بزرگ بودم که اعتقاد و ایمان بالایی داشتند. شهید اردستانی یکی از این انسانهای شریف بود. البته ما انسانهای اینگونه زیاد داریم؛ دهها و صدها انسان که دارای این روحیه هستند. ما خلبانهایی داشتیم که میخواستند به سفر حج بروند ولی باخبر میشود که به خلبان نیاز هست بر میگردد و شهید میشود و نمونههای دیگری که رشادتها و ایثارها از خود نشان دادند و در نهایت به مقام رفیع شهادت نایل آمدند.
من در سال 65 فرمانده پایگاه دزفول بودم که تهران مورد تهاجم قرار گرفت. به من ابلاغ شد که یکی از بزرگ ترین نیروگاهها در شمال بصره را بمباران کنم . من دیدم یکی دو خلبان که میخواستند بروند آمادگی ندارند. من احساس کردم یک مقدار روحیهام بالاتر است و ترجیح دادم خودم ماموریت را انجام دهم و این به خاطر روحیه بالا و تفضلات خاص الهی بود. امروز ما مسئول هستیم که این فرهنگ را به نسل جوان انتقال دهیم و بگوییم روزی جوانانی در این کشور بودند که با اراده و آگاهانه با خون خود امضاء میکردند و میرفتند و شهید میشدند. ما با مظلومیت جنگیدیم، با حداقل امکانات جنگیدیم اما لطف خداوند و اتصال به منبع غیب بود که خدا توفیق داد و ان شاءالله روزی در رکاب خود امام زمان(عج) باشیم.
- الان چه بخشهایی کار بیشتری میطلبد؟
نیروی زمینی با توجه به مسئولیت مهم حفاظت از سرتاسر مرزها باید خیلی مورد توجه قراربگیرد. باید امکانات بیشتر برای این نیروها فراهم بشود. ما باید برای انسانها ارزش قائل شویم؛ نیرویی که در مناطق مرزی با شرایط بسیار سخت با کمبود آب زندگی میکند. امروز به صراحت میگویم صنعت نفت کشور میداند که نیروی هوایی در مجموعه ارتش چه خدماتی داشته است. وقتی حرف نیروی هوایی میآید تنها خلبان نیست، بحث مسائل فنی گوناگون است، بحث پدافند است، بحث کسانی که ذره کاری میکنند که سیستم سرپا باشد. ما امروز افتخار میکنیم که در زمان ما یک متر ازخاک کشورمان جدا نشد. با این علاقهای که به کشور و ملیت و دین و هویت داریم نباید بگذاریم هیچوقت این اتفاق بیفتد. یقینا با برنامهریزیهایی که بعد از جنگ انجام شده است این سرزمین و این کشور و نیروهای مسلح باید یک مجموعه 200هزار نفری چریکی داشته باشیم، با این حجم که دشمن میترسد و ترسش از تجهیزات غلبه دارد زمینه را برای کار کردن در این زمینه مناسب میکند کما اینکه آمریکا هم آسیبهایی که میبیند در همین زمینه است.
- برای نسل آینده چه پیامی دارید؟
یک بخشی از آن فرهنگی و اعتقادی است؛ لقمهای که والدین به فرزند میدهند باید پاکیزه و طیب باشد. شهید بابایی راجع به نماز اول وقت بسیار تاکید داشت. اذان مثل تماس با خداست و صدا کردن خداست و باید سریع به آن جواب داد و پشت گوش نینداخت. امروز کشور مستقل است و حاکمیت اجنبی حاکم نیست، اگر خطایی هم هست از جانب خود ماست. بهترین عزیزان این مرز و بوم شهید شدند، شهدا میوه درخت باغ بهشتی هستند که یک به یک چیده شدند. پاسداری از خون شهدا و ادامه راه آنان وظیفه ما و نسلهای آینده است.